نگاهی به نمایش ـ موسیقی ”سنگ و سبو” نوشته و کار ”علیرضا محمدی”
علیرضا محمدی، موسیقی نمایش "سنگ و سبو" را براساس یک روایت تاریخی و با محوریت رابطه دردناک کربلا تصویر میکند و در این روایت مذهبی به واسطه بهره گرفتن از مؤلفههای کاربردی و زیباشناسانه هنر موسیقی و تئاتر به خوبی میتواند بر مخاطبانش تأثیر بگذارد و در یک نگاه موفق است.

مهدی نصیری: نمایش برخاسته از دین است و تاریخ تئاتر جهان همچنانکه خاستگاه‌هایش را در بسترهای آئینی نمایش مذهبی می‌بیند، در مسیر تصورش تا به امروز همواره وابسته و متأثر از مضامین و بن‌مایه‌های دینی هم بوده است.
اما اینکه تئاتر با چه شیوه و رویکردی مضامین دینی را محمل پرداخت قرار دهد و نیز از چه شکل و قالب و چه مؤلفههایی برای روایت دینی استفاده کند مسئله دیگری است، به ویژه در تئاتر ما مباحث مختلفی را پیش کشیده و در بازخورد با نظریاتی به رویکردهای تازه در حوزه تئاتر دینی عدهای معتقدند با چالشهایی هم مواجه شده است.
موسیقی نمایش "سنگ و سبو" از جمله کارهایی است که به سراغ روایت مستقیم موضوع دینی رفته و با محور قرار دادن شخصیت حماسی حضرت رقیه (س) و حضرت زینب (س) حوادث کربلا را روایت میکند. در واقع ترکیب مؤلفههای موسیقی و نمایش شگردی است که محمدی به درستی از آن به نفع افزودن بیان و لحن هنری بر روایت معنوی مورد علاقهاش به کار گرفته است. واقعیت این است که برخی اشکال و شیوههای روایت نمایش مذهبی و به ویژه روایت مستقیم رویداد تاریخی آنقدر در سینما، تلویزیون و تئاتر تکرار شدهاند که آزمودن آنها برای انتقال و تولید هنر چندان منطقی به نظر نمیرسد، مگر آنکه مدیوم رسانه ایجاب کند!
علیرضا محمدی، اما روایت مذهبیاش را با وارد کردن مؤلفههای مشترک روایتگری که هم موسیقی و هم تئاتر آن را دارا هستند، به گونهای متفاوت تعریف میکند. موسیقی نمایش "سنگ و سبو" به لحاظ استفاده از امکانات روایتگری از طرفی شبیه به اپراست و از سوی دیگر از برخی ویژگیهای دیگر آئینها و مراسمهای مذهبی نیز (آیینها و مراسمی چون روضهخوانی، شبیهخوانی و...) استفاده میکند.
با این وجود گرایش به جذابسازی و زیباسازی روایت بیشتر در اجرا و کارگردانی دیده میشود و به نظر میرسد که متن در اغلب اوقات چندگام عقبتر از اجرا است؛ زندگی مرد میانسال و دختر خردسالش بهانهای میشود تا مرد روایت کربلا و آنچه بر حضرت رقیه (س) و عمهاش میگذرد را برای او تعریف کند و همین تعریف که لحن و بیانی شاعرانه دارد بهانهای میشود برای روایت موسیقی نمایش "سنگ و سبو" ! محمدی در حوزه پردازش متن هم بیش از آنکه به ساختار قصه و قواعد درام پایبند باشد، به ساختار روایتگر ادبی گرایش دارد که تا اندازه زیادی بر شیوهها و اشکال نمایش مذهبی غالب است.
[:sotitr1:]اما در گستره روایت اجرایی، محمدی کارگردان موفقتری نشان میدهد و میتوان گفت که در این حوزه بهتر از گستره نویسندگی عمل کرده است. ترکیب مؤلفههای ساختاری موسیقیایی با مؤلفههای اجرایی تئاتر و به ویژه همنشینی موسیقی با حرکت و میزانسن در بسیاری از تابلوهای نمایش چینش اجرایی خود را به وجود آوردهاند که نه تنها به روایت مضمون و قصه حماسی تاریخی و مذهبی وابسته و وفادار است، بلکه جذابیت دیداری و شنیداری هم ایجاد کرده و حتی در برخی از لحظات نمایش به خوبی بر احساس و اندیشه مخاطبانش تأثیر میگذارد.
استفاده از حرکات فرم، هر چند که در بسیاری از نمونههای مشابه نمایش محمدی چندان مناسب و مطلوب به نظر نمیرسد و کمتر هم توصیه میشود، اما در این نمایش بیشتر در خدمت روایت اجرایی قرار گرفته و به درستی توجیه و پذیرفته میشود.
علیرضا محمدی، پدر و دختر امروزی را بهانهای برای روایت داستان حضرت رقیه و پدر گرانقدرش حسین بن علی (ع) قرار میدهد و سرعت چینش روایت در اجرا و ترکیب و همنشینی آن با موسیقی به گونهای است که در روایت داستاناش موفق هم نشان میدهد.
نورپردازی هم از جمله قابلیتهایی است که بر سرعت روایت و ترکیب و آرایش صحنههای نمایش و ترتیب موقعیتها تأثیر مستقیم دارد. طراحی متنوع و کاربردی نور در اجرا و سرعت تغییر و چینش صحنههای متعدد و پیوسته با طراحی هماهنگ و سریع نور به روایت نمایش کمک میکند تا بدون وقفه و لکنت خودش را تعریف کرده و به خوبی هم با مخاطبانش ارتباط برقرار کند.
اما علیرغم همه این ظرفیتها و ویژگیهایی که در اجرا وجود دارد، طراحی صحنه و چینش دکور نمایش چندان به کمک اجرا نیامده است. کلیت صحنه نمایش "سنگ و سبو" در انتها و عمق بیش از اندازه فشرده و شلوغ است و حتی اگر منظور از آن تداعی بینظمی و شلوغی فضای مدرن و امروزی شهر باشد، چندان منطقی و زیبا به نظر نمیرسد. همین دکور در میانه و پیشانی صحنه بیش از اندازه خالی است و در این مورد حتی بهانه طراحی میزانسنهای متعدد و حضور گروه فرم در میانه صحنه هم آن را توجیه نمیکند. در واقع صحنه نمایش پرسپکتیو ندارد و به ویژه در طرفین تخت و خالی دیده میشود.
علیرضا محمدی، موسیقی نمایش "سنگ و سبو" را براساس یک روایت تاریخی و با محوریت رابطه دردناک کربلا تصویر میکند و در این روایت مذهبی به واسطه بهره گرفتن از مؤلفههای کاربردی و زیباشناسانه هنر موسیقی و تئاتر به خوبی میتواند بر مخاطبانش تأثیر بگذارد و در یک نگاه موفق است.